کلمه عجیبی هست ما را به خیلی جاها دعوت میکنند عروسی ،تولد،مهمانی و ....نمی دونم تا حالا چند بار شده که به مجلسی یا جایی دعوت شده باشید و بعد از رفتنتون پشیمون شدید برای من این اتفاق رخ داده حالا پشیمونم ولی دیگه ارزش نداره دیگه خیلی دور شده برای پشیمونی الان نزدیک به 19 ساله مهمان این دنیای خاکی و ادماش هستم ولی همیشه رسم مهمانی گرفتن اینطوری نیست من بزرگترین اشتباه رو کردم و حالا نمی دونم چطوری می تونم این مهمانی رو ترک کنم ترک کردن برای من اسان هست خدا جون ترسی از رفتن و مرگ ندارم فقط منتظرم منتظرم تا یه دعوت نامه دیگه برام بیاد و سریعا این مجاس و شما ادما رو ترک کنم رسم شما ادما و دنیاتون خیلی نامردی هست بلاخره یک روزی جلوی شما رو میگیرم که تمام این کارهایی که با من میکنید رو به سرتون در بیارم نوبت منم میشه فقط
می خوام بگم نوبت منم میشه
ندارد اسمان ابر کریمی
گذر ها را نمیلیسد نسیمی
هوا خشک است حرف ابرها چیست
چرا جنگی میان ابرها نیست
چه می خواهد بپرس ایخشم با صبر
از این تالاب ابی جلبک ابر
چقدر این پرده ها زشت ضخیم اند
چقدر این ابرها خشک و عقیم اند
ز هر سو پرده ای اویخت حاشا
کجا کوبم گل میخ تماشا؟
چرا با چشم مردم گریه قهر است ؟
به جام صبر اخر این چه زهر است ؟
جوابی این چرا ها را چرا نیست ؟
یکی با من بگویید این ماجرا چیست؟