سلااااااااام
وااااای واقعاً ممنونم دوستای خوبم
اصلاً انتظار نداشتم روز اول اینقدر منو تحویل بگیرین . برای دفعه ی اول اونقدر به من انرژی دادین که تصمیم گرفتم تو یه پست جدید از همه ی شما تشکر بکنم . البته امیدوارم که همیشه همینطور باشین و هیچ وقت من رو تنها نذارین.
دوستای خوبم :
سپیده * نگار * الهه * فاطمه (سحر) * باران * منتظر * منجم کوچولوی خرابکار ( البته بگما تو عمرا بتونی منجم بشی ! این به اون در !!! ) * مریم نی لبک * سمیرا * تینا * صادق * داداش مهربونم (ST ) * بهرام * مصطفی * بابک * قیصر * هادی * سلمان * شهاب * علیرضا و همچنین سید رضا
واقعاً از تک تکتون ممنونم . امیدوارم هیچ وقت فراموشم نکنید و باز هم به من سری بزنین. بی صبرانه منتظر نظرات گرمتون هستم.
خوب از بحث تشکر خواهی که بگذریم کلی انرژی مثبت دارم . کلی ذوقزده شدم باز هم می گم دوستای مهربونم واقعاممنونم.
شهادت امام محمد تقی (ع) رو تسلیت می گم.
این هم یه شعر برا شما البته امیدوارم که شما هم مثل من توی این شعر ضایع نشین…
در خیالم سحری خانه ی حافظ رفتم
در زدم بر در آن خانه دوست
حافظ آشفته برون آمد و من
گفتم ای پادشه ملک سخن
ای غزل در غزلت سحر کلام
ای غزل در غزلت سحر خدا
ای همه ذات تو در جوهر عشق
من دلخسته به دنبال خدا می گردم
دگر از پای فتادم حافظ
خانه ی یار دل آرام کجاست؟
من همه گرم سخن بودم لیک
حافظ آن لحظه خموش
قد و بالای مرا خیره تماشا می کرد
عاقبت زمزمه ای کرد و چنین گفت و برفت
‹‹ بیدلی در همه احوال خدا با او بود
او نمی دیدش و از دور خدایا می کرد››
امیدوارم که خدا رو تو لحظه لحظه ی زندگی تون حس کنین. نمی دونم چرا همه ی ما فقط زمانی به یاد خدا هستیم که نیاز بهش داریم و البته همیشه هم دم در خونه ی خدا صف کشیدیم . ماشاا. . . هزار ماشاا. . . هیچ وقت هم برا خودش نمی ریم . همیشه یه چیزی ازش می خوایم به قول خودمون حاجت داریم . پیر هرات یه جمله ی قشنگ داره که میگه:
خواهندگان از او بر آستان او بسیارند و خواهندگان او اندک.
و باز امیدوارم که همیشه و همه جا لحظه های زندگی تون بوی خدا بده . . .
به دعاهای تک تکتون محتاجم
فراموشم نکنین
تا پست های بعدی
باز هم منتظرم
یا حق
10 دی 1384 * ساعت 22:49