سام علیک (این یعنی همون سلام!)
خوبید؟
یه هفته ای میشه که وبلاگم رو آپ نکردم!
شرمنده؛ راستش تو نخ اون نمرات ناپلئونی بودم که لطف کردم طی این یه ماه امتحانات کسب کردم!
تنها شانسی که اوردم اینه که عربی رو نیفتادم! خدائیش این خودش کلیه!!! واسه من. اگه مامان بفهمه چی کار کردم! وااااااای !
از همین الآن با همه تون وداع می کنم!
راستی یه چیزی !!!! تبریک! تبریک! تبریک!
برا چی؟ این فقط مربوط به یه سری از شما میشه!
پرسپولیسی های عزیز بهتون تبریک می گم ! بلأخره ما هم تونستیم طعم دو تا برد پیاپی رو تو این فصل بچشیم! به جون خودم نه به جون منجم کوچولو ( چیه خب؟ جون از جون تو مفت تر پیدا نکردم!! خوب باشه بابا نزن! پس گرفتم حرفمو!) اگه یکی بیاد و حرفی راجع به پرسپولیس بزنه با من طرفه!!!! از من گفتن! نگید نگفتی! اونوقت می دونم چی کارش کنم!!!
راستش دلم برا صفحه سیاه کردن تنگیده بود !
این زمستون هم که تازه برا خودش بساط پهن کرده. ننه سرمای عزیز موهاش ریزش پیدا کرده! تو ایران هرجا که میری موهای سفیدش ریخته! ( چه قدر گفتم یه شامپوی تقویت کننده بگیر این موهاتو تقویت کن که نریزه ! می گفت من از این آشغالا به کله ام نمی زنم . که چی؟ فردا مردم چی می گن پشت سرم؟ می گن ننه سرما سر پیری جو معرکه گیریش گرفته! حالا هم عین خیالش نیست که ما داریم جور این حرفاشو می کشیم!!!!)
هوا سرد است
به روی بینی ام از سقف منزل می چکد باران
زمین یخ
دست یخ
پا یخ
کمر یخ
سینه یخ
دل یخ
غلط کردم اگر هنگام سرما اوخ و اخ کردم
خدایا!
پاک یخ کردم!
راستش الآن حسش نیست که این شعر رو کامل بنویسم
ایشاا...به زودی
پس تا به زودی
منتظر نظراتتون هستم
یا حق
یادم رفت بگم که :
یکی از دوستای خوبم یه هفته است که با من حرف نمی زنه! نمی دونم شاید از دستم دلخوره! می خوام تو وبلاگم ازش عذرخواهی کنم! شاید یه سری به اینجا بزنه. و اینو بخونه :
نمی دانم چه گفتی با قناری
که بعد از تو
قناری در قفس مرد!!!