کلمه عجیبی هست ما را به خیلی جاها دعوت میکنند عروسی ،تولد،مهمانی و ....نمی دونم تا حالا چند بار شده که به مجلسی یا جایی دعوت شده باشید و بعد از رفتنتون پشیمون شدید برای من این اتفاق رخ داده حالا پشیمونم ولی دیگه ارزش نداره دیگه خیلی دور شده برای پشیمونی الان نزدیک به 19 ساله مهمان این دنیای خاکی و ادماش هستم ولی همیشه رسم مهمانی گرفتن اینطوری نیست من بزرگترین اشتباه رو کردم و حالا نمی دونم چطوری می تونم این مهمانی رو ترک کنم ترک کردن برای من اسان هست خدا جون ترسی از رفتن و مرگ ندارم فقط منتظرم منتظرم تا یه دعوت نامه دیگه برام بیاد و سریعا این مجاس و شما ادما رو ترک کنم رسم شما ادما و دنیاتون خیلی نامردی هست بلاخره یک روزی جلوی شما رو میگیرم که تمام این کارهایی که با من میکنید رو به سرتون در بیارم نوبت منم میشه فقط
می خوام بگم نوبت منم میشه
ندارد اسمان ابر کریمی
گذر ها را نمیلیسد نسیمی
هوا خشک است حرف ابرها چیست
چرا جنگی میان ابرها نیست
چه می خواهد بپرس ایخشم با صبر
از این تالاب ابی جلبک ابر
چقدر این پرده ها زشت ضخیم اند
چقدر این ابرها خشک و عقیم اند
ز هر سو پرده ای اویخت حاشا
کجا کوبم گل میخ تماشا؟
چرا با چشم مردم گریه قهر است ؟
به جام صبر اخر این چه زهر است ؟
جوابی این چرا ها را چرا نیست ؟
یکی با من بگویید این ماجرا چیست؟
ابی باشید و زندگیتان سبز
سلام به همه دوستان من هم امتحاناتم تموم شد دیدم سبز اسمونی در مورد درس و مشق نوشته گفتم منم یه متنی در مورد اون پیدا کنم خدا کنه خوشتون بیاد
دوران قبل از دانشگاه = حسرت
قبول شدن در دانشگاه = صعود
کنکور = گذرگاه کاماندارا
دوران دانشجویی = سالهای دور از خانه
خوابگاه دانشجویی = آپارتمان شماره 13
بی نصیبان از خوابگاه = اجاره نشین ها
امتحان ریاضی = کشتار بیوجرسی
امتحان میان ترم = زنگ خطر
امتحان پایان ترم = آوار
لیست نمرات دانشجویی = دیدنیها
نمره امتحان = پرنده کوچک خوشبختی
مسئولین دانشگاه = گرگها
استادان = این گروه خشن
اشپزخانه = خانه عنکبوت
رستوران دانشگاه = پایگاه جهنمی
پاسخ مسئولین = شاید وقتی دیگر
دانشجوی ا خراجی = مردی که به زانو در امد
دانشجوی فارغ التحصیل = دیوانه از قفس پرید
دانشجوی سال اولی = هالوی خوش شانس
واحد گرفتن = جدال بر سر هیچ
مدرک گرفتن = پرواز بر فراز آشیانه فاخته
پاس کردن واحدها = آرزوهای بزرگ
مرگ استادها = جلادها هم میمیرند
محوطه چمن دانشگاه =حریم مهرورزی
استاد راهنما = مرد نامرئی
کمک هزینه = بر باد رفته
درخواست دانشجویان = بگذار زندگی کنم
دانشجوی دانشگاه صنعتی = بینوایان
برخورد استادان = زن بابا
اتاق رئیس دانشگاه = کلبه وحشت
شب امتحان = امشب اشکی میریزم
تقلب در امتحان = راز بقا
یادگیری = قله قاف
دانشجوی معترض = پسر شجاع
دکتر بهداری = گله بان
تربیت بدنی1 = راکی1
تربیت بدنی2 = راکی2
خاطرات استادها = اعترافات یک خلافکار
انصراف = فرار از کولاک
تصییح ورقه امتحان = انتقام
نمره گرفتن از استاد = دوئل مرگ
شاگرد اول = مرد 6مبلیون دلاری
آرزوی دانشجویان = زلزله بزرگ
هیئت علمی = سامورا یی ها
رئیس دانشگاه = دیکتاتور بزرگ
رفتن به خوابگاه دختران = عبور از میدان مین
رئیس اموزش = هزاردستان
معاون اموزش = دزد دریایی
برخورد مسئولین = کمیسر متهم میکند
از دانشگاه تا خوابگاه = از کرخه تا راین
آبی باشید مثل آسمون