سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ورود ممنوع
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» 22

سلام سلام سلام

 

خوبین ؟ خوشین؟ سلامتین؟

 

دلم برا تک تکتون و همینطور برا وبلاگم تنگ شده بود ! اگه بدونید این مدت چه قدر سخت گذشت ! ولی امروز اومدم با یه خبر داغ . مراقب گوشاتون باشین که یه وقت نسوزه !!!

 

می دونید 17 سال پیش چنین روزی یعنی سی و یک فروردین سال هزار و سیصد و شصت و هشت خدا دید بشریت از یه خلا بزرگ رنج می بره ! و اون هم نبودن منه ! خلاصه گفت بهتره که بیش از این بشریت رو رنج نده . اونوقت بود که منو فرستاد رو زمین  تا اون خلا بزرگ رو پر کنم ! ( طبق معمول منو تعریف از خودم ؟ حرفا میزنینا !)

آقا مختصر و خلا صه امروز روز تولدمه !!!

 

تولد تولد تولدم مبارک !!!!

 

ببینم کادوهای تولدم رو رد کنین بیاد !!!! نمی گم چیا می خوام چون هرچه از دوست رسد جمله نکوست ! ما قانعیم !( ببینید چه قدر خوبم !)

 

اینم از هفده سالگی . تموم شد به سرعت برق و باد . دیگه پیر شدیم ننه جون !!!

 

بابا این روز تولدمون نظر یادتون نره . بذارید یه امروزه رو شاد باشیم !

 

منتظر نظرات نه ببخشید منتظر هدیه هاتون هستم ( چه کم اشتها !!!)

 

تولدم مبارک!!!

 

سبز باشید و آسمونی

 

یا حق

 پنجشنبه 31 فروردین 1385 - ساعت 06:01


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فاطمه ( چهارشنبه 85/10/27 :: ساعت 5:56 عصر )
»» 21

 
چه طورین؟

تعطیلات خوش می گذره؟

امروز داشتم فکر می کردم که تو این سه ماهی که وبلاگم رو وا کردم چه دوستای خوبی پیدا کردم. دوستایی که تو بهترین و بدترین لحظات این سه ماه با من بودن.

جبران کردن بعضی از این محبتا خیلی سخته . چون واقعا نمی دونم چه چیزی درخور این همه لطفه ! ولی امروز می خوام از همه ی دوستای خوبم که تو این مدت با من بودن حدأقل یه تشکر کوچیک بکنم . هرچند همه ی این دوستان لایق خیلی بیشتر از اینا هستن .

 

اول از همه می خوام از بهرام  عزیزم و  STمهربونم  تشکر کنم که خیلی از جاها بهم کمک کردن . وقتی جایی می موندم که چیکار کنم اولین کسایی بودند که به ذهنم می رسیدند که ازشون کمک بخوام . خلاصه خیلی مدیون کمک هاشون هستم. امیدوارم یه روز بتونم جبران کنم.

 

بعد از اون اکرم عزیزم  که تو این مدت کوتاه از بهترین دوستای من شد . من و اکرم خیلی چیزامون شبیه همه . ( به قول اکرم خیلی با هم تفاهم داریم!!! ) از همه مهمتر تو فوتسال ! خیلی خوشحالم که حدأقل تو دوستام یکی هست که درک کنه دخترا هیچ چیزشون کمتر از پسرا نیست . حتی تو فوتبال و فوتسال !

 

آقا هادی  عزیز هم که فقط باید بگم با مرامش خیلی چیزا بهم یاد داد. و با نظراش راهنمای خوبی برا من بود . ( خودت بگو آدرس کدوم وبلاگتو بذارم آخه ؟)

 

جوون مرد عزیز که تو چند روز تعطیلات خیلی چیزا ازش یاد گرفتم . دعا می کنم اون دو تا خواسته ات هم خدا بر آورده کنه ولی باید قول بدی پای قولت بمونی ! (فکر نکن فراموش کردم !!! )

 

دوست خوبم بی بی خشت که همیشه با حضورش منو کلی ذوق زده می کنه ! هرچند اونقدر ادبی نظر می ذاره که ده بار باید نظرش رو بخونم تا بفهمم چی گفته!

 

دوست عزیزم الی که زحمت لوگو های وبلاگم رو دوشش بوده . و همیشه با نظرای با ربط و بی ربطش کلی راهنماییم کرد. ( ببینم وبلاگ وا می کنی و خبر نمی دی؟ باشه! یادم می مونه! )

 

دوست عزیز من مجتبی که این روزا به یه مسافرت به یاد موندنی رفته ! بهش حسودیم میشه! مجتبی هم همیشه با نظراش منو مورد لطفش قرار می داد. (راستی وقتی برگشتی بهم خبر بده !!!)

 

و علی آقای عزیز که همیشه  با حضورشون به وبلاگم کلی رونق می بخشند . ( راستی روز تولدم که شد خودم میام و کادوهای تولدم رو می گیرم ! منتظر باش !!! )

 

یه علی آقای دیگه که همیشه با نظراتش باعث میشه که یه کم به خودم بیام . (نمی دونم بعد از پنج بار میل فرستادن بالأخره میلم به دستش رسید یا نه؟!!)

 

جودی مهربونم که کلی با حضورش منو خوشحال میکنه ! جودی جون امیدوارم که با بابا لنگ درازت سال خوبی رو شروع کرده باشی!

 

منجم کوچولوی خرابکار که امیدوارم که هیچ وقت یه منجم بزرگ نشی ! همینت هم از سرمون زیاده! حال کردی نفرینم گرفت؟ کلی خوشحال شدم ! می خواستی بری جهرم اونم بدون من؟ نمی دونی چه قدر خوشحال شدم وقتی از کلاغ سیاه شنیدم ضایع شدی!!!

 

و دوستای خوب دیگه ای مثل بنیامین  ، سامان ،  آقا احمد ، بابک ( که یه مدتی ازش خبر نیست!) ، فاطی خرابکار ( حالا که یه کم  فکر می کنم می بینم اصلا شبیه هم نیستیم ! من هم خوشم نمیاد که با کسی مقایسه بشم . نمی دونم چرا اون روز اون حرفو زدم!) ، یاکریم ، مریم نی لبک و سودی و بالأخره سپیده و سمیرا و قیصر عزیز که فعلا پیداشون نیست !

 

خوب اینم از دوستای خوبی که توی این مدت پیدا کردم.  ( البته بعضیا رو خیلی وقته که میشناسم ) امیدوارم کسی از قلم نیفتاده باشه! از تک تکتون به خاطر محبتاتون ممنونم. امیدوارم دوستای خوبی برا هم باشیم !

 

راستی به احتمال زیاد یه مدتی نمیام تو اینترنت ! اگه تو وبلاگاتون کم پیدا شدم فکر نکنید بی معرفت شدما !!!! من همیشه به یادتون هستم . در اولین فرصت که برگشتم میام و جبران می کنم ! از قبل گفتم که سوء تفاهمی پیش نیاد. پیشگیری بهتر از درمانه . مگه نه؟

 

 **یه چیزی یادم اومد . مثل اینکه آدرس وبلاگم خیلیا رو اذیت می کنه!! (سبز آسمونی) فکر می کردم آدم اونقدر آزاد باشه که بتونه یه اسم برا وبلاگش بذاره که با همه چیز متفاوت باشه . اگه می دونستم که یه اسم اینقدر باعث اذیت میشه هیچ وقت این اسمو نمی ذاشتم! در ضمن باید بگم  هم خوب می دونم سبز چه رنگیه هم اینکه  آسمون محله مون سبز نیست! خوب مشکلتون حل شد؟ امیدوارم دیگه از این نظرا نبینم !

 

باز هم منتظر نظراتتون هستم

سبز باشید و آسمونی

یا حق

 

مثل همیشه

الهی به امید تو

 

13 فروردین1385ساعت 00:48


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فاطمه ( چهارشنبه 85/10/27 :: ساعت 5:55 عصر )
»» 20

سلام

خوبید؟

 

می خواستم وبلاگم رو به خاطر یه سری مسائل تعطیل کنم . ولی هرچی با خودم کلنجار رفتم نتونستم! بد جوری بهش دل بستم! خلاصه اینکه باز هم می نویسم ! ( خودمونیما می دونم که خیلی خوشحالتون کردم !!! )

 

تا یادم نرفته وفات پیامبر (ص) و شهادت امام حسن (ع) و امام رضا (ع) رو تسلیت می گم .

 

امروز زدیم از خونه بیرون که یه آب و هوایی عوض کنیم. آخه به خاطر شغل بابام تا همین دو روز پیش نمی تونستیم جایی بریم  . . . خلاصه رفتیم ! ولی کاش نمی رفتیم. می پرسید چرا؟

رفتیم لب دریا . چون سردم بود تو ماشین نشسته بودم و داشتم بیرون رو نگاه می کردم که یه ماشین 206 که توش چند تا پسر جوون نشسته بودن رد شد. تا اینجاش هیچی! ولی . . .  صدای صبط ماشینش به حدی بلند بود که اگه نمی دیدمشون فکر می کردم جائی عروسیه ! شاید تو روزای عادی من هم همچین کاری می کردم اما امروز . . .  اونور تر یه خانواده نشسته بودن و چنان بزن بکوبی راه انداخته بودن که یه لحظه فکر کردم امروز‌‌ روز جشنی ، چیزیه !

مثلا امروز شهادت بود ! اونم شهادت بهترین و بزرگ ترین انسان روی زمین . اون وقت اسممون رو گذاشتیم مسلمون! بابا اگه دوست نداریم رعایت کنیم پس دیگه چرا اسم مسلمونی رو با خودمون یدک می کشیم!

اونوقت فقط کافیه که یکی بیاد و مثلا به مقدساتمون توهین کنه! همه کشته مرده ی سر و صدا هستیم! می ریزیم تو خیابون و شعار پشت شعار! اونوقت یکی نیست بگه تو که لالایی بلدی چرا خودت خوابت نمی بره! نمی گم کار غلطیه! ولی اگه این مقدسات برامون مهمه چرا بهش احترام نمی ذاریم !

وحدت و اتحاد که خدا بیامرزدشون ! چیز جالبی بودن ! الآن مد روز خنجر از پشت و زیر آب زدنه! که تقریبا همه بلدیم!

نمی دونم والا . . . .

این پست یه کمی متفاوت شد . شرمنده اگه باعث دلخوری شدم ! شاید هم منم که اشتباه می کنم!

 

این بار خیلی بیشتر منتظر نظراتتون هستم

سبز باشید و آسمونی

یا حق

 

پ . ن :

 الهی به امید تو

 

  10 فروردین1385ساعت 01:00


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فاطمه ( چهارشنبه 85/10/27 :: ساعت 5:51 عصر )
»» 19

سلام

زد به سرم که آپ کنم

اول از الی تشکر می کنم . نمی گم چرا چون خودش می دونه !!!

اینم یه شعر. خوابم میاد. حوصله ی حرف زدن ندارم.

*******

خداوندا

در این سالی که در پیش است

مرا در این سیه سودا

و این سرمای پر سوز و سکوت سایه های سرد

یاری کن

و با تدبیر پر مهرت

سحرگاهان سروش سبز سیمای سعادت ساز ساقی

هدیه ام فرما

خداوندا

نمی دانم چه تقدیری مرا فرموده ای اما

برای مردمان خوب این وادی

عطا فرما

هزار امید

هزار و سیصد آگاهی

هزار و سیصد و هشتاد بهروزی

هزار و سیصد و هشتاد و پنج لبخند زیبا را !!!

 

*********

 

خوب نصفه شبی بهتر از این نمی شد

پس مثل همیشه

سبز باشید و آسمونی

یا حق

 

4 فروردین 1385 - ساعت 03:01



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فاطمه ( چهارشنبه 85/10/27 :: ساعت 5:49 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

بازگشت اژدها ( خودمو می گم )
تعطیل
هوای گریه !
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 10
>> بازدید دیروز: 1
>> مجموع بازدیدها: 49109
» درباره من

ورود ممنوع
مدیر وبلاگ : فاطمه[92]
نویسندگان وبلاگ :
صفا[0]

و برگها وصیت می کنند برای شاخه ها،که پایدار بمانید... وقت و حال و حوصله ی نظر گذاشتن ندارم ... اینقدر گیر ندین بهم ...

» پیوندهای روزانه

شنل قرمزی [148]
تا اطلاع ثانوی ... قهـــــر ! [116]
سیاه ... سفید ... خاکستری [127]
غیبت دبیرا !!! [106]
اول مهر [115]
کنکور ! [175]
زندگی سخته ... ( صفا ) [116]
من چتربازم پس هستم ! [113]
رودســـــــــــر [166]
مدرسه رضازاده ... !!! [127]
همایش آیندگان [433]
سوم مرداد 83 = عمره دانش آموزی ! [126]
دعوتنامه ( صفا ) [141]
من ... نگار ... دریا ! [127]
آماده ای ؟... 1 ... 2 ... 3 ... شروع شد ! [163]
[آرشیو(21)]

» آرشیو مطالب
دی 1384
بهمن 1384
اسفند 1384
فروردین 1385
اردیبهشت 1385
خرداد 1385
تیر 1385
مرداد 1385
شهریور 1385
مهر 1385
آبان 1385
آذر 1385
دی 1385
بهمن 1385
اسفند 1385
فروردین 1386

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب